لبخند اطلسی
احساس نَـ ـ ـ ـــبودَنت
تمام غزلهایم را تَمَســـ ـ ـخُر میکند...
قافیه ها را باید بدون تـُ ـو
... به دار کشید!!!
قصه ی لیلی و مجنون
چند صباحی است که به خوابـــ ـ ـ رفته...
باید تیشه ی بـ ُـ ـ ــغض بر دوش گرفت
فَرهــــادیــ ـ ـ دیگر باید...!
تمام غزلهایم را تَمَســـ ـ ـخُر میکند...
قافیه ها را باید بدون تـُ ـو
... به دار کشید!!!
قصه ی لیلی و مجنون
چند صباحی است که به خوابـــ ـ ـ رفته...
باید تیشه ی بـ ُـ ـ ــغض بر دوش گرفت
فَرهــــادیــ ـ ـ دیگر باید...!
نظرات شما عزیزان:
|پنج شنبه 18 آبان 1391برچسب:, |
16:0|roya| نظ ـر one
miss-A |